در روايات اسلامى نيز، تعبيرات مختلفى ديده مى شود، كه وجود چنين امرى را اجمالاً تأئيد مى كند.
در حديثى مى خوانيم: «اسماء بنت عميس» خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) عرض كرد: گاه به فرزندان «جعفر» چشم مى زنند، آيا «رُقْيَه»اى براى آنها بگيرم (منظور از «رقيه» دعاهائى است كه مى نويسند و افراد براى جلوگيرى از چشم زخم با خود نگه مى دارند و آن را «تعويذ» نيز مى گويند).پيامبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: نَعَمْ، فَلَوْ كانَ شَىْءٌ يَسْبِقُ الْقَدَرَ لَسَبَقَهُ الْعَيْنُ: «آرى، مانعى ندارد، اگر چيزى مى توانست بر قضا و قدر پيشى گيرد، چشم زدن بود»!.
و در حديث ديگرى آمده است: امير مؤمنان(عليه السلام) فرمود: پيامبر براى امام حسن و امام حسين «رُقْيَه» گرفت، و اين دعا را خواند: أُعِيذُكُما بِكَلِماتِ التّامَّةِ وَ أَسْماءِ اللّهِ الْحُسْنَى كُلِّها عامَّةً، مِنْ شَرِّ السّامَّةِ وَ الْهامَّةِ، وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ عَيْن لامَّة، وَ مِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ:«شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند، از شرّ مرگ، حيوانات موذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه كه حسد ورزد مى سپارم، سپس، پيامبر(صلى الله عليه وآله)نگاهى به ما كرد و فرمود: اين چنين حضرت ابراهيم(عليه السلام) براى اسماعيل و اسحاق تعويذ نمود».
در «نهج البلاغه» نيز آمده است: أَلْعَيْنُ حَقٌّ وَ الرَّقْىُ حَقٌّ: «چشم زخم حق است و توسل به دعا براى دفع آن نيز حق است».
ذكر اين نكته لازم است كه هيچ مانعى ندارد، اين دعاها و توسل ها به فرمان خداوند جلوى تأثير نيروى مرموز مغناطيسى چشم ها را بگيرد، همان گونه كه دعاها در بسيارى از عوامل مخرب ديگر اثر مى گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثى مى كند.اين نيز لازم به يادآورى است كه قبول تأثير چشم زخم به طور اجمال، به اين معنى نيست كه، به كارهاى خرافى و اعمال عوامانه در اين گونه موارد پناه برده شود، كه هم بر خلاف دستورات شرع است، و هم سبب شك و ترديد افراد ناآگاه در اصل موضوع، همان گونه كه آلوده شدن بسيارى از حقايق با خرافات، اين تأثير نامطلوب را در اذهان گذارده است.
منبع:
تفسير نمونه، جلد 24، صفحه 431.